بهترین ها
دانلود عـکس. کلیپ.موزیک.برنامه و...
درباره وبلاگ


دانلود جدیدترین عکس .کلیپ.فیلم.موزیک
آخرین مطالب
نويسندگان

دختر شاه مدینه کنج ویرونه نشسته

رمقی به تن نداره شده از زندگی خسته

صورتش خونی­وخاکی تنش ازجفا سیاهه

سر گذاشته روی دیوار گمونم که چشم براهه

نمی دونم طفل خسته چه مصیبتها کشیده

رنگ به صورتش نداره قد وقامتش  خمیده

بانویی پیشش نشسته بی شکیب و بی قراره

داره آهسته و آروم از پاهاش خار در میاره

صداش از گریه گرفته چشاش تار و بی فروزه

با اشاره میگه عمه کف پام داره می سوزه

چرا پس بابا نیومد تو که گفتی توی راهه

گمونم دوستم نداره آره بخت من سیاهه

تا که اومد بابا پیشم منو می ذاره رو سینه

دست میذارم روی گوشم زخممو بابا نبینه

حرفامو می گم به بابا غم و غصه هام زیادن

بچه های شهر شامی منو  بازی نمی دادن

بگو عمه بگو عمه چرا بابا رو زمینه

دستامو بزار تو دستاش چشمام تاره نمی بینه

حالا تو بگو بابا جون چرا لبهات غرق خونه

بمیرم رو صورت تو جای چوب خیزرونه

با خودت ببر از این جا دخترت طاقت نداره

می ترسم اگر بمونم بکشن منو دوباره

تو چشمای بارونی               امشب شده مهمونی

       قصه می گه واسه باباش یه دختر زندونی

داره می گه از خاطرات کوفه و شام

                                           داره می گه از روضه های سنگ از بام

از اون شبی که گم شدش توی بیابون

                                            از تازیانه از صدای وقت دشنام

بابا نبودی دامنم آتش گرفت

                                      گلهای سرخ پیرهنم آتش گرفت

از سوزش گلبوسه های تازیان

                                     بابا کبودی تنم آتش گرفت

نبودی تو هر کجا منو زدند

                                  تو شهر و تو کوچه ها منو زدند

خلاصه برات بگم تو رفتی و  

                                  تو هر کجا گفتم بابا منو زدند بابایی

                         بابا بابا بابا بابا جان

                        ************

درد و بلات به جونم                  بابای مهربونم

    سنگم بیاد جایی نمی رم پیش تو می مونم

بعد از تو در دست غم و غصه اسیرم

                                                          داغ تو غمهای عمه کرده پیرم

تو که می دونی دخترا بابایی هستند

                                                  بابا نگفتی تو می ری و من می میرم

لیلا کیه تا که بشه مجنون تو

                                                 بابا خودم می شم بلا گردون تو

اول بزار خاکسترا رو پاک کنم

                                               از لابه لای گیسوی پر خون تو

بابایی چرا لبات خونی شده

                                        بمیرم چرا موهات خونی شده

بمیرم رو ابروهات خورده ترک

                                         بابایی چرا چشات خونی شده بابایی

                         بابا بابا بابا بابا بابا جان 

دانلود سبک زمزمه

روز محشر که میشه یکی میاد ندا میده

بد وخوب جدا میشه هر کس رو جایی جا می ده

دوزخی ها به جهنم و بهشتی ها بهشت

نوبت سینه زنها برات کربلا میده

شور و عشق و حالمون فقط حسین فاطمه (س)است

عشق بی زوالمون فقط حسین فاطمه است

یه سر موی حسین رو نمی دیم به عالمین

نامه اعمالمون فقط حسین فاطمه است

ما بهشت بی حسین رو نمی خوایم آی آدما

با بهشت کار نداریم بهشت باشه مال شما

ما حسینی مسلکیم و از حسین دم میزنیم

یا حسین میگیم و از بهشت می ریم کرببلا

من فقط از کربلا نور دو عینشو میخوام

خاک دلربای بین الحرمینش رو میخوام

پهلوون اسمی کرببلا عشق منه

من فقط گنبد عباس حسینشو میخوام

سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:کلیپ, , زیبا , رقص , :: 14:23 :: نويسنده : سعید

A blonde and a lawyer sit next to each other on a plane

 یک خانم بلوند و یک وکیل در هواپیما کنار هم نشسته بودند.

The lawyer asks her to play a game.

وکیل پیشنهاد یک بازی را بهش داد.

If he asked her a question that she didn't know the answer to, she would have to pay him five dollars; And every time the blonde asked the lawyer a question that he didn't know the answer to, the lawyer had to pay the blonde 50 dollars.

چنانچه وکیل از  خانم سوالی بپرسد و او جواب را نداند، خانم باید 5 دلار به وکیل بپردازد و هر بار که  خانم سوالی کند که وکیل نتواند جواب دهد، وکیل به او 50 دلار بپردازد.

So the lawyer asked the blonde his first question, "What is the distance between the Earth and the nearest star?" Without a word the blonde pays the lawyer five dollars.

سپس وکیل اولین سوال را پرسید:" فاصله ی زمین تا نزدیکترین ستاره چقدر است؟ " خانم بی تامل 5 دلار به وکیل پرداخت.

The blonde then asks him, "What goes up a hill with four legs and down a hill with three?" The lawyer thinks about it, but finally gives up and pays the blonde 50 dollars

سپس خانم از وکیل پرسید" آن چیست که با چهار پا از تپه بالا می رود و با سه پا به پایین باز می گردد؟" وکیل در این باره فکر کرد اما در انتها تسلیم شده و 50 دلار به خانم پرداخت.
سپس از او پرسید که جواب چی بوده و  خانم بی معطلی 5 دلار به او پرداخت کرد!!!!

آهنگ جدید و بسیار زیبا از شهرام و بهراد و بهزاد فاشیست به نام شک

دانلود مستقیم

4shared

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 30 صفحه بعد
پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین ها و آدرس acf.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 233
بازدید هفته : 759
بازدید ماه : 746
بازدید کل : 362788
تعداد مطالب : 291
تعداد نظرات : 40
تعداد آنلاین : 1



امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه